maknut - مقنود
The entry is a dictionary list for the word maknut - مقنود
مقنود Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) سویق مقنود؛ پِسْتِ
قندآمیخته. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد). قندزده.
قندریخته. مُقَنَّد. (یادداشت به خط مرحوم
دهخدا):
یا حبذاالکعک بلحم مثرود
و خشکنان مع سویق مقنود.
(از المعرب جوالیقی ص ۲۶۱).
قندآمیخته. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد). قندزده.
قندریخته. مُقَنَّد. (یادداشت به خط مرحوم
دهخدا):
یا حبذاالکعک بلحم مثرود
و خشکنان مع سویق مقنود.
(از المعرب جوالیقی ص ۲۶۱).