renan - رنان
The entry is a dictionary list for the word renan - رنان
رنان Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
رنَّان [مفرد]: صيغة مبالغة من رنَّ: "ألقى خطبة رنَّانة- له صوتٌ رنَّان".
• صندوق رنَّان: (فز) صندوق مجوَّف يُضخّم ذبذبات الجسم المتذبذب.
• شَوْكة رنّانة: (فز، سق) شوكة لها رأسان معدنيَّان تُصدر رنينًا ذا درجة معيَّنة عند طرقها لتُستخدم كإسناد في الآلة الموسيقية وتُستعمل في دراسة الأصوات.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) ارنست. از علما و
خاورشناسان و نویسندگان و مورخان
معروف فرانسه بوده است. وی به سال ۱۸۲۳
م. در قصبهٔ ترگیه متولد شد و به سال ۱۸۹۲
م. درگذشت. در اوان شباب به فراگرفتن علوم
دینی رغبتی ...
خاورشناسان و نویسندگان و مورخان
معروف فرانسه بوده است. وی به سال ۱۸۲۳
م. در قصبهٔ ترگیه متولد شد و به سال ۱۸۹۲
م. درگذشت. در اوان شباب به فراگرفتن علوم
دینی رغبتی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) دهی است از دیهای اصفهان.
(از معجم البلدان). و جماعتی از محدثان و
قاریان بدانجا منسوبند. (از لباب الانساب). در
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۱۰ چنین آمده
است: قصبه ای است از دهستان ماربین بخش
سده از شهرستان ...
(از معجم البلدان). و جماعتی از محدثان و
قاریان بدانجا منسوبند. (از لباب الانساب). در
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۱۰ چنین آمده
است: قصبه ای است از دهستان ماربین بخش
سده از شهرستان ...
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
رَنّانٌ
[ran'ːaːn]
adj
ذو رَنينٍ m sonnant, résonnant
◊
صَوْتٌ رَنّانٌ — voix résonnante
♦ خُطْبَةٌ رَنّانَةٌ discours retentissant
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
رَنّان
ringing, resounding, resonant, sonorous, sounding, high-sounding, pealing
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
رَنَّانٌ
1. звонкий, звучный; высокопарный, трескучий (о речи) ; 2. контральто
* * *
аа=
1) звонкий
2) громкий, трескучий