meramir - مرامر
The entry is a dictionary list for the word meramir - مرامر
مرامر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ مِ ] (اِخ) ابن مرة، مردی از طی که
خط عربی وضع کردهٔ اوست و اول در انبار
شایع شد و بعد در حیره و بعد در سایر نقاط و
این هشت کلمه که ابجد، هوز، الخ... باشد
فرزندان اویند ...
خط عربی وضع کردهٔ اوست و اول در انبار
شایع شد و بعد در حیره و بعد در سایر نقاط و
این هشت کلمه که ابجد، هوز، الخ... باشد
فرزندان اویند ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ مِ ] (ع ص) نرم و نازک و جنبان.
(از منتهی الارب) (از اظم الاطباء). ناعم مرتج.
(متن اللغة) (اقرب الموارد). مَرمَر. مرمار.
مرمور. (متن اللغة) (منتهی الارب). || باطل.
(متن اللغة) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
ناچیز. ...
(از منتهی الارب) (از اظم الاطباء). ناعم مرتج.
(متن اللغة) (اقرب الموارد). مَرمَر. مرمار.
مرمور. (متن اللغة) (منتهی الارب). || باطل.
(متن اللغة) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
ناچیز. ...