müzlak - مذلق
The entry is a dictionary list for the word müzlak - مذلق
مذلق Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ لِ ] (ع ص) تیزکنندهٔ کارد.
(ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از اذلاق به
معنی تیز کردن کارد و سنان. رجوع به اذلاق
شود. || بی آرام کننده. (آنندراج): اذلقه؛
اقلقه. (متن اللغة). رجوع به ...
(ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از اذلاق به
معنی تیز کردن کارد و سنان. رجوع به اذلاق
شود. || بی آرام کننده. (آنندراج): اذلقه؛
اقلقه. (متن اللغة). رجوع به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذَلْ لَ ] (ع ص) شیر آب آمیخته.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از متن
اللغة). || کارد لبه تیز. محددالطرف. (از
اقرب الموارد).
- ابن المذلق؛ مردی که اعراب در نهایت ...
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از متن
اللغة). || کارد لبه تیز. محددالطرف. (از
اقرب الموارد).
- ابن المذلق؛ مردی که اعراب در نهایت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذَلْ لِ ] (ع ص) تیزکنندهٔ کارد.
(آنندراج). نعت فاعلی است از تذلیق به معنی
تیز کردن لبهٔ کارد و جز آن. رجوع به تذلیق
شود. || آنکه آماده می کند و حاضر
می سازد ...
(آنندراج). نعت فاعلی است از تذلیق به معنی
تیز کردن لبهٔ کارد و جز آن. رجوع به تذلیق
شود. || آنکه آماده می کند و حاضر
می سازد ...