müdma - مدمی
The entry is a dictionary list for the word müdma - مدمی
مدمی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (ع ص) خون آلوده گرداننده.
(آنندراج). آنکه مجروح می کند تا خون ظاهر
گردد. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از
ادماء. رجوع به ادماء شود.
(آنندراج). آنکه مجروح می کند تا خون ظاهر
گردد. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از
ادماء. رجوع به ادماء شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَمْ ما ] (ع ص) تیری که بر آن
سرخی خون باشد. (از اقرب الموارد) (از متن
اللغة) (از منتهی الارب). یا تیری که بر آن
خون چفسیده خشک گردیده. (منتهی الارب).
|| نیک ...
سرخی خون باشد. (از اقرب الموارد) (از متن
اللغة) (از منتهی الارب). یا تیری که بر آن
خون چفسیده خشک گردیده. (منتهی الارب).
|| نیک ...