müddelic - مدلج
The entry is a dictionary list for the word müddelic - مدلج
مدلج Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ لَ ] (ع اِ) جای تهی کردن دلو از
حوض و جز آن. (منتهی الارب). مدلجة.
موضعی که ماتح [ آبکش ] در آن بین چاه و
حوض تردد کند. (از متن اللغة). || کناس
الظبی؛ ...
حوض و جز آن. (منتهی الارب). مدلجة.
موضعی که ماتح [ آبکش ] در آن بین چاه و
حوض تردد کند. (از متن اللغة). || کناس
الظبی؛ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ لِ ] (ع اِ) خارپشت.
(منتهی الارب). قنفذ. (اقرب الموارد)
(متن اللغة). || (ص) به اول شب رونده.
(آنندراج). آنکه در اول شب بجائی می رود.
(ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ادلاج.
رجوع به ادلاج شود.
(منتهی الارب). قنفذ. (اقرب الموارد)
(متن اللغة). || (ص) به اول شب رونده.
(آنندراج). آنکه در اول شب بجائی می رود.
(ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ادلاج.
رجوع به ادلاج شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دْ دَ لِ ] (ع ص) به آخر شب رونده.
(آنندراج). آنکه در آخر شب به جایی می رود.
(ناظم الاطباء): ادّلجوا؛ ساروا من آخر اللیل.
(متن اللغة). نعت است از ادلاج. رجوع به
ادلاج شود.
(آنندراج). آنکه در آخر شب به جایی می رود.
(ناظم الاطباء): ادّلجوا؛ ساروا من آخر اللیل.
(متن اللغة). نعت است از ادلاج. رجوع به
ادلاج شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ لِ ] (اِخ) ابن مرةبن عبد مناةبن
کنانة، جدی جاهلی است. رجوع به الاعلام
زرکلی ج ۸ ص ۷۹ و مآخذ مذکور در آن
کتاب شود.
کنانة، جدی جاهلی است. رجوع به الاعلام
زرکلی ج ۸ ص ۷۹ و مآخذ مذکور در آن
کتاب شود.
Next Words