mahmuk - محموق
The entry is a dictionary list for the word mahmuk - محموق
محموق Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) حماق زده.
(منتهی الارب). گرفتار بیماری حماق و
چیچک. (ناظم الاطباء). آبله برآمده. جوش
چیچک بر اندام آمده.
(منتهی الارب). گرفتار بیماری حماق و
چیچک. (ناظم الاطباء). آبله برآمده. جوش
چیچک بر اندام آمده.