mahkun - محقون
The entry is a dictionary list for the word mahkun - محقون
محقون Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) بازداشته شده و
نگاهداشته شده. (از منتهی الارب) (ناظم
الاطباء). محبوس. بازداشته. (یادداشت
مرحوم دهخدا).
- محقون الدم؛ رهانیده شده از قتل. (از
منتهی الارب). بجان رسته.
- ...
نگاهداشته شده. (از منتهی الارب) (ناظم
الاطباء). محبوس. بازداشته. (یادداشت
مرحوم دهخدا).
- محقون الدم؛ رهانیده شده از قتل. (از
منتهی الارب). بجان رسته.
- ...