muhsar - محصر
The entry is a dictionary list for the word muhsar - محصر
محصر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ صَ ] (ع ص) بازداشته شده از سفر
و مانند آن بواسطهٔ بیماری. (از منتهی الارب).
بازداشته شده و تنگ گرفته شده بواسطهٔ بول.
- محاصره شده. (ناظم الاطباء). آنکه
دشمن او را تنگ گرفته ...
و مانند آن بواسطهٔ بیماری. (از منتهی الارب).
بازداشته شده و تنگ گرفته شده بواسطهٔ بول.
- محاصره شده. (ناظم الاطباء). آنکه
دشمن او را تنگ گرفته ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ صِ ] (ع ص) محاصره کننده.
(ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). در حصار
گیرنده. شهربندکننده. - ماده شتری که
سوراخ پستان وی تنگ شده باشد. (از منتهی
الارب) (ناظم الاطباء).
(ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). در حصار
گیرنده. شهربندکننده. - ماده شتری که
سوراخ پستان وی تنگ شده باشد. (از منتهی
الارب) (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ حَ صْ صَ ] (ع ص) محصورگشته.
مانده. در بند و گرفتار شده. شهربند.
محصور:
با او بگو که تا تو به فردوس رفته ای
از سوز تو میان جهنم محصرم.خاقانی.
ماند کجاوه حاملهٔ خوشخرام را
اندرشکم دو بچه بمانده ...
مانده. در بند و گرفتار شده. شهربند.
محصور:
با او بگو که تا تو به فردوس رفته ای
از سوز تو میان جهنم محصرم.خاقانی.
ماند کجاوه حاملهٔ خوشخرام را
اندرشکم دو بچه بمانده ...