muharred - محرد
The entry is a dictionary list for the word muharred - محرد
محرد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ رِ ] (ع اِ) مفصل گردن. (از منتهی
الارب) (از اقرب الموارد). - جای پالان از
پشت. - جای بریدن. (منتهی الارب).
الارب) (از اقرب الموارد). - جای پالان از
پشت. - جای بریدن. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ حَ رْ رَ ] (ع ص) وردوک خمانیده
مانند طاق و کازه که در آن حرادی قصب
باشد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خانهٔ
خرپشته. (مهذب الاسماء). - کژ و خمانیده
از هر ...
مانند طاق و کازه که در آن حرادی قصب
باشد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خانهٔ
خرپشته. (مهذب الاسماء). - کژ و خمانیده
از هر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ حَ رْ رِ ] (ع ص) گوشه نشین.
کناره گزین. (از اقرب الموارد). - کج کنندهٔ
چیزی و خمانندهٔ آن به هیئت طاق. - دستهٔ
نی بر دیوار حظیره بندنده برای ...
کناره گزین. (از اقرب الموارد). - کج کنندهٔ
چیزی و خمانندهٔ آن به هیئت طاق. - دستهٔ
نی بر دیوار حظیره بندنده برای ...
Next Words