kıfa - قفاع
The entry is a dictionary list for the word kıfa - قفاع
قفاع Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ ] (ع اِ) جِ قَفْعة. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد). رجوع به قفعة شود.
(اقرب الموارد). رجوع به قفعة شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ فْ فا ] (ع ص) آنکه مال را خرج
نکند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
نکند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (ع اِ) بیماریی است که پای
گوسفند را کج گرداند. (منتهی الارب) (اقرب
الموارد). رجوع به مادهٔ بعد شود.
گوسفند را کج گرداند. (منتهی الارب) (اقرب
الموارد). رجوع به مادهٔ بعد شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ فْ فا ] (ع اِ) بیماریی است که پای
گوسفند را کج گرداند. (اقرب الموارد) (منتهی
الارب). رجوع به مادهٔ قبل شود. || گیاهی
است درهم کشیده و شبیه به شاخ و سرون ...
گوسفند را کج گرداند. (اقرب الموارد) (منتهی
الارب). رجوع به مادهٔ قبل شود. || گیاهی
است درهم کشیده و شبیه به شاخ و سرون ...