kıbrısi - قبرسی
The entry is a dictionary list for the word kıbrısi - قبرسی
قبرسی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ رُ سی ی ] (ص نسبی) نسبت
است به قبرس و آن جزیره ای است در دریای
روم. (الانساب سمعانی). رجوع قبرس
شود:
سخن مگو به لباس ای حسود با قاری
که صوف قبرسی و جل ...
است به قبرس و آن جزیره ای است در دریای
روم. (الانساب سمعانی). رجوع قبرس
شود:
سخن مگو به لباس ای حسود با قاری
که صوف قبرسی و جل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ بِ سی ی ] (ص نسبی) نسبت
است به قبرس و آن نام جد طاهر است. رجوع
به قبرس شود.
است به قبرس و آن نام جد طاهر است. رجوع
به قبرس شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ رِ سی ی ] (اِخ) طاهربن
عیسی بن قبرس مقری حضری تمیمی به جد
خود قبرس منسوب است. ابوعلی حسن بن
مسعودبن رزین دمشقی حافظ، آن را به کسر
قاف و راء ضبط کرده است. وی از اصبغ بن ...
عیسی بن قبرس مقری حضری تمیمی به جد
خود قبرس منسوب است. ابوعلی حسن بن
مسعودبن رزین دمشقی حافظ، آن را به کسر
قاف و راء ضبط کرده است. وی از اصبغ بن ...