kakulli - قاقلی
The entry is a dictionary list for the word kakulli - قاقلی
قاقلی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (ع ص نسبی) منسوب به قاقله.
- عود قاقلی؛ قسمی از عود بخور است.
جنسی از عود که از صنفی بهتر است و از
قماری پست تر. رجوع به ترجمهٔ فارسی ابن
بطوطه ص ۶۴۵، ۶۵۴، ...
- عود قاقلی؛ قسمی از عود بخور است.
جنسی از عود که از صنفی بهتر است و از
قماری پست تر. رجوع به ترجمهٔ فارسی ابن
بطوطه ص ۶۴۵، ۶۵۴، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ لْ لا / قُ ] (معرب، اِ) گیاهی است
همچو اشنان شورمزه که شتر بچرد آن را. مدرّ
بول و شیر است و از خوردن آن آب زرد
روان گردد. (منتهی الارب) (آنندراج). و آن
...
همچو اشنان شورمزه که شتر بچرد آن را. مدرّ
بول و شیر است و از خوردن آن آب زرد
روان گردد. (منتهی الارب) (آنندراج). و آن
...