felham - فلخم
The entry is a dictionary list for the word felham - فلخم
فلخم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ لَ ] (اِ) فلاخن که آلت
سنگ اندازی باشد. (برهان). پلخم. فلخمان.
پلخمان. فلخمه. فلاخن. (فرهنگ فارسی
معین). رجوع به این کلمات شود.
سنگ اندازی باشد. (برهان). پلخم. فلخمان.
پلخمان. فلخمه. فلاخن. (فرهنگ فارسی
معین). رجوع به این کلمات شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ خَ ] (اِ) مشتهٔ حلاجان را گویند، و
آن آلتی باشد از چوب که بر زه کمان زنند تا
پنبه حلاجی شود. (برهان). محلاج ندافان
بود. (اسدی):
گر بخواهی که بفخمند تو را پنبه همی
من بیایم که یکی ...
آن آلتی باشد از چوب که بر زه کمان زنند تا
پنبه حلاجی شود. (برهان). محلاج ندافان
بود. (اسدی):
گر بخواهی که بفخمند تو را پنبه همی
من بیایم که یکی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(فَ لْ خَ) (اِ.) = فلخمه : مشتة حلاجی که بر زه کمان می زنند تا پنبه حلاجی شود.