gayyan - غیان
The entry is a dictionary list for the word gayyan - غیان
غیان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (اِ) سیماب. جیوه. (برهان قاطع
ذیل آبک) (ناظم الاطباء) (استینگاس). ناظم
الاطباء و استینگاس این لغت را عربی
دانسته اند، ولی در فرهنگهای معتبر عربی به
این معنی دیده نشد.
ذیل آبک) (ناظم الاطباء) (استینگاس). ناظم
الاطباء و استینگاس این لغت را عربی
دانسته اند، ولی در فرهنگهای معتبر عربی به
این معنی دیده نشد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ یْ یا ] (ع ص) گمراه. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد). صفت از «غوی
یغوی» بمعنی گمراه شد. (از اقرب الموارد).
گمراه و پیروی کنندهٔ خواهش نفس. (از
المنجد).
الارب) (اقرب الموارد). صفت از «غوی
یغوی» بمعنی گمراه شد. (از اقرب الموارد).
گمراه و پیروی کنندهٔ خواهش نفس. (از
المنجد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ یْ یا ] (اِخ) بطنی از خزرج. (از
اللباب فی تهذیب الانساب ج ۲ ص ۱۸۵).
اللباب فی تهذیب الانساب ج ۲ ص ۱۸۵).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ یْ یا ] (اِخ) ابن قیس بن جهینةبن
زید. بطنی از جهینه. گروهی از بنی غیان پیش
رسول خدا (ص) آمدند. رسول فرمود: شما
کیستید؟ گفتند: بنی غیان. وی ایشان را
بنی رشدان نامید. (از اللباب فی تهذیب ...
زید. بطنی از جهینه. گروهی از بنی غیان پیش
رسول خدا (ص) آمدند. رسول فرمود: شما
کیستید؟ گفتند: بنی غیان. وی ایشان را
بنی رشدان نامید. (از اللباب فی تهذیب ...