ganim - غنیم
The entry is a dictionary list for the word ganim - غنیم
غنیم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (ص) ظاهراً فارسی است بمعنی
دشمن. (فرهنگ نظام). خصم. (فرهنگ
شعوری ج ۲ ورق ۱۸۲ ب). خصم اَلَدّ در
تداول امروز گویند: کربلا غنیمت باشد...
رجوع به فرهنگ نظام شود:
چو بنهاد جمشید سر در گریز
غنیمش ...
دشمن. (فرهنگ نظام). خصم. (فرهنگ
شعوری ج ۲ ورق ۱۸۲ ب). خصم اَلَدّ در
تداول امروز گویند: کربلا غنیمت باشد...
رجوع به فرهنگ نظام شود:
چو بنهاد جمشید سر در گریز
غنیمش ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (ع اِ) مال غنیمت و نیل چیزی
بی دسترنج. (منتهی الارب) (آنندراج). آنچه
از جنگجویان به قهر و غلبه گیرند. (از
المنجد). غُنم. مُغنَم. غَنیمَت. فَی ء .
بی دسترنج. (منتهی الارب) (آنندراج). آنچه
از جنگجویان به قهر و غلبه گیرند. (از
المنجد). غُنم. مُغنَم. غَنیمَت. فَی ء .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غُ نَ ] (اِخ) ابن قیس، مکنی به
ابوالعنبر. تابعی، و از رواة حدیث است. در
تاج العروس آمده: غنیم بن قیس مازنی تابعی
است. وی نزد عمر آمد. از سعد و ابوموسی
روایت کند، و سلیمان تیمی و ...
ابوالعنبر. تابعی، و از رواة حدیث است. در
تاج العروس آمده: غنیم بن قیس مازنی تابعی
است. وی نزد عمر آمد. از سعد و ابوموسی
روایت کند، و سلیمان تیمی و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(غَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - غنیمت . 2 - در فارسی به معنای دشمن . 3 - حریف در کُشتی .