gıllim - غلیم
The entry is a dictionary list for the word gıllim - غلیم
غلیم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غِ لْ لی ] (ع ص) تیزشهوت. مذکر و
مؤنث در وی یکسان است. (منتهی الارب)
(آنندراج). سخت شهوت. (دهار). مؤنث آن
غِلّیمة. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). آن که
مغلوب شهوت گردد. (از اقرب الموارد).
مؤنث در وی یکسان است. (منتهی الارب)
(آنندراج). سخت شهوت. (دهار). مؤنث آن
غِلّیمة. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). آن که
مغلوب شهوت گردد. (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غُ لَ یْ یِ ] (ع اِ مصغر) مصغر غُلام.
(منتهی الارب). رجوع به غُلام شود.
(منتهی الارب). رجوع به غُلام شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
میان آب بخش مرکزی شهرستان شوشتر که
در ۲۳هزارگزی جنوب خاوری شوشتر و
۱۰هزارگزی راه تابستانی شوشتر به بندقیر،
کنار باختر رود گرگر قرار دارد. دشت و
گرمسیر است. دارای ۶۰ تن سکنه است ...
میان آب بخش مرکزی شهرستان شوشتر که
در ۲۳هزارگزی جنوب خاوری شوشتر و
۱۰هزارگزی راه تابستانی شوشتر به بندقیر،
کنار باختر رود گرگر قرار دارد. دشت و
گرمسیر است. دارای ۶۰ تن سکنه است ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غُ لَ ] (اِخ) ابن سام بن نوح. به مکه آمد
و در آنجا ساکن شد و کسی به وی منسوب
نگردیده است. (از تاج العروس).
و در آنجا ساکن شد و کسی به وی منسوب
نگردیده است. (از تاج العروس).