gışmir - غشمیر
The entry is a dictionary list for the word gışmir - غشمیر
غشمیر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غِ ] (ع اِمص) سختی، یقال: اخذه
بالغشمیر؛ ای بالشدة. (منتهی الارب)
(آنندراج). شدت. (اقرب الموارد).
بالغشمیر؛ ای بالشدة. (منتهی الارب)
(آنندراج). شدت. (اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غِ ] (اِخ) صاحب الاصابة گوید:
غشمیربن خرشة قاری را ابن درید از صحابه
شمرده است و بی شک او عمیربن خرشةبن
عدی قاری است. رجوع به همین نام شود.
غشمیربن خرشة قاری را ابن درید از صحابه
شمرده است و بی شک او عمیربن خرشةبن
عدی قاری است. رجوع به همین نام شود.