gutmi - غتمی
The entry is a dictionary list for the word gutmi - غتمی
غتمی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غُ می ی ] (ع ص نسبی) (منسوباً)
مرد که کلام پیدا گفتن نتواند. (منتهی الارب).
|| و منه لبن غتمی؛ ای ثخین لاصوت لصبه؛
یعنی شیر غلیظ که ریختن آن صدائی ندارد.
(منتهی الارب). || گرم. ...
مرد که کلام پیدا گفتن نتواند. (منتهی الارب).
|| و منه لبن غتمی؛ ای ثخین لاصوت لصبه؛
یعنی شیر غلیظ که ریختن آن صدائی ندارد.
(منتهی الارب). || گرم. ...