aşv - عشو
The entry is a dictionary list for the word aşv - عشو
عشو Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
tavuk karası
Arapça - Türkçe sözlük
عَشْو
tavuk karası
Anlamı: az karanlıkta görmeme hastalığı
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ شْ وْ ] (ع مص) در شب از دور دیدن
آتش را و آهنگ روشنی آن نمودن. (از منتهی
الارب). نزدیک آتش شدن برای بردن. (تاج
المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی): عشا النار،
عشا إلی النار؛ آتش را ...
آتش را و آهنگ روشنی آن نمودن. (از منتهی
الارب). نزدیک آتش شدن برای بردن. (تاج
المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی): عشا النار،
عشا إلی النار؛ آتش را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ شْ وْ ] (ع اِ) عشواللیل؛ تاریکی شب.
(دهار). عشوة. رجوع به عشوة شود.
(دهار). عشوة. رجوع به عشوة شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عِ شْ وْ ] (ع اِ) کاسهٔ شیر که شبانگاه
وقت بازگشتن گوسپندان یا بعد آن نوشند.
(منتهی الارب). قدح شیر و لبن که در ساعت
بازگشتن گوسفندان از چرا، و یا بعد از آن
نوشیده شود. (از ...
وقت بازگشتن گوسپندان یا بعد آن نوشند.
(منتهی الارب). قدح شیر و لبن که در ساعت
بازگشتن گوسفندان از چرا، و یا بعد از آن
نوشیده شود. (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ شُ وو ] (ع مص) در شب از دور
دیدن آتش را و آهنگ روشنی نمودن. (از
منتهی الارب). آتش را در شب از دور دیدن و
قصد روشنائی آن کردن به امید رهنمایی یا
مهمانی. (از اقرب الموارد). عَشْو. ...
دیدن آتش را و آهنگ روشنی نمودن. (از
منتهی الارب). آتش را در شب از دور دیدن و
قصد روشنائی آن کردن به امید رهنمایی یا
مهمانی. (از اقرب الموارد). عَشْو. ...