asum - عسوم
The entry is a dictionary list for the word asum - عسوم
عسوم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (ع ص) رنج و سختی رساننده
بر عیال. (منتهی الارب). زحمت کشنده بر
عیال و خانوادهٔ خود. (از اقرب الموارد). ج،
عُسُم. || شتر مادهٔ بسیاربچه. (از منتهی
الارب) (از اقرب الموارد).
بر عیال. (منتهی الارب). زحمت کشنده بر
عیال و خانوادهٔ خود. (از اقرب الموارد). ج،
عُسُم. || شتر مادهٔ بسیاربچه. (از منتهی
الارب) (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ ] (ع مص) ورزیدن. (از منتهی
الارب). کسب کردن. (از اقرب الموارد).
|| اشک افکندن و فروخوابیدن چشم، یا بر
هم نشستن پلک. (از منتهی الارب): عسمت
عینه؛ چشم او اشک ریخت، و گویند بر ...
الارب). کسب کردن. (از اقرب الموارد).
|| اشک افکندن و فروخوابیدن چشم، یا بر
هم نشستن پلک. (از منتهی الارب): عسمت
عینه؛ چشم او اشک ریخت، و گویند بر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ ] (ع اِ) ریزهٔ نان خشک. (منتهی
الارب). تکه های نان خشک. (از اقرب
الموارد). || (اِمص) قلت و کمی. (منتهی
الارب): قلّت بِه عسوم؛ در او قلت و کمی
است. (از ...
الارب). تکه های نان خشک. (از اقرب
الموارد). || (اِمص) قلت و کمی. (منتهی
الارب): قلّت بِه عسوم؛ در او قلت و کمی
است. (از ...