sayyah - صیاح
The entry is a dictionary list for the word sayyah - صیاح
صیاح Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صِ / صُ ] (ع اِ) آواز بلند حسب
طاقت. (منتهی الارب). آواز. نوحه. فغان.
(غیاث اللغات). بانگ. (مهذب الاسماء).
|| (مص) آواز کردن. (منتهی الارب). بانگ
کردن. (تاج المصادر بیهقی):
این طلب همچون خروسی ...
طاقت. (منتهی الارب). آواز. نوحه. فغان.
(غیاث اللغات). بانگ. (مهذب الاسماء).
|| (مص) آواز کردن. (منتهی الارب). بانگ
کردن. (تاج المصادر بیهقی):
این طلب همچون خروسی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ یْ یا ] (ع اِ) بوی خوشی است یا
سرشستنی است. (منتهی الارب). عطر و قیل
غِسل. (اقرب الموارد). || (ص) بانگ کننده.
(مهذب الاسماء). آنکه بسیار فریاد کند.
(اقرب الموارد).
سرشستنی است. (منتهی الارب). عطر و قیل
غِسل. (اقرب الموارد). || (ص) بانگ کننده.
(مهذب الاسماء). آنکه بسیار فریاد کند.
(اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ یْ یا ] (اِخ) از ستارگان، و از
ثوابت و از صور شمالی است. حارس الشمال.
راعی الشاء. عرقوب الاسد. طاردةالبرد.
درک الاسد. بقار. گاوچران. رجوع به ثوابت
شود.
ثوابت و از صور شمالی است. حارس الشمال.
راعی الشاء. عرقوب الاسد. طاردةالبرد.
درک الاسد. بقار. گاوچران. رجوع به ثوابت
شود.