şeh-reva - شهروا
The entry is a dictionary list for the word şeh-reva - شهروا
شهروا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ رَ ] (ص مرکب، اِ مرکب) شاید از
شهرروا باشد. چاو. (یادداشت مؤلف). ظاهراً
مخفف شهرروا. (فرهنگ نظام). گویند
پادشاهی زر قلب و ناسره زد و آنرا شهروا نام
کرد و بنابر شدت و تندی خوی در ملک خود
رایج گردانید و ...
شهرروا باشد. چاو. (یادداشت مؤلف). ظاهراً
مخفف شهرروا. (فرهنگ نظام). گویند
پادشاهی زر قلب و ناسره زد و آنرا شهروا نام
کرد و بنابر شدت و تندی خوی در ملک خود
رایج گردانید و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ رَ ] (اِخ) بعضی از مردم قم
روایت کنند که دیه خمانی بنا کرده شده است
بر دست مردی نام او شهروا و این دیه را بنا
نهاد بنام خود. (تاریخ قم ص ۶۵).
روایت کنند که دیه خمانی بنا کرده شده است
بر دست مردی نام او شهروا و این دیه را بنا
نهاد بنام خود. (تاریخ قم ص ۶۵).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(شَ) (ص .)1 - پولی که ارزش حقیقی آن کمتر از ارزش رسمی آن بوده . 2 - زر ناخالص .
Next Words