şevar - شوار
The entry is a dictionary list for the word şevar - شوار
شوار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ / شُ ] (اِ) بمعنی شوات، نوعی از
مرغابی و آن را سرخاب نیز گویند و بوقلمون
را هم گفته اند. (برهان). نوعی از مرغابی و
سرخاب و چرخال و بوقلمون. (ناظم
الاطباء). رجوع به شوات و شواد شود.
مرغابی و آن را سرخاب نیز گویند و بوقلمون
را هم گفته اند. (برهان). نوعی از مرغابی و
سرخاب و چرخال و بوقلمون. (ناظم
الاطباء). رجوع به شوات و شواد شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (ع اِمص) خوبی. (منتهی
الارب). حسن و جمال. (از اقرب الموارد).
خوبی و جمال. (از ناظم الاطباء). || فربهی.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || (اِ)
هیأت. (منتهی الارب). هیأت خوب. (از
اقرب الموارد). ...
الارب). حسن و جمال. (از اقرب الموارد).
خوبی و جمال. (از ناظم الاطباء). || فربهی.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || (اِ)
هیأت. (منتهی الارب). هیأت خوب. (از
اقرب الموارد). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ / شِ / شُ ] (ع اِ) رخت خانه.
(منتهی الارب). متاع پسندیدهٔ خانه. (از اقرب
الموارد). شاره. رخت خانه. اثاث البیت.
(یادداشت مؤلف). || رخت بار. (منتهی
الارب). || شرم مرد ...
(منتهی الارب). متاع پسندیدهٔ خانه. (از اقرب
الموارد). شاره. رخت خانه. اثاث البیت.
(یادداشت مؤلف). || رخت بار. (منتهی
الارب). || شرم مرد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (ع مص) ریاضت دادن ستور را
تا سوار شود بر آن در وقت عرض بیع.
آزمودن ستور را تا بنگرد خوبی و نجابت و
تک آن را و برگردانیدن ستور را و کذا الامة.
(از ناظم الاطباء).
تا سوار شود بر آن در وقت عرض بیع.
آزمودن ستور را تا بنگرد خوبی و نجابت و
تک آن را و برگردانیدن ستور را و کذا الامة.
(از ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) دهی است از بخش دهدز
شهرستان اهواز. سکنهٔ آن ۹۷ تن. آب از چاه
و قنات. محصول آن غلات. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۶).
شهرستان اهواز. سکنهٔ آن ۹۷ تن. آب از چاه
و قنات. محصول آن غلات. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۶).
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir
çəkin(izah: (birlikdə çəkilən səs, söz). isloqan.
çəkinlər gedgedə itinirdi.)
çəkinlər gedgedə itinirdi.)