şefif - شفیف
The entry is a dictionary list for the word şefif - شفیف
شفیف Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (ع اِمص، اِ) سوزش و الم
سرما. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد). || خنکی: فلان یجد فی
اسنانه شفیفا؛ فلان در دندانهای خود احساس
سردی و خنکی میکند. || ...
سرما. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد). || خنکی: فلان یجد فی
اسنانه شفیفا؛ فلان در دندانهای خود احساس
سردی و خنکی میکند. || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (ع مص) مصدر به معنی شَفَف.
(از ناظم الاطباء). مصدر به معنی شفوف.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد). تنک
گردیدن جامه چنانکه پیدا و آشکار شود آنچه
در زیر وی است. (از آنندراج). و رجوع به
شفف ...
(از ناظم الاطباء). مصدر به معنی شفوف.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد). تنک
گردیدن جامه چنانکه پیدا و آشکار شود آنچه
در زیر وی است. (از آنندراج). و رجوع به
شفف ...
Next Words