semman - سمان
The entry is a dictionary list for the word semman - سمان
سمان Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
I
معجم اللغة العربية المعاصرة
سَمّان [مفرد]: بائع السّمْن.
II
معجم اللغة العربية المعاصرة
سُمَّان [جمع]: مف سُمْنة: (حن) نوعٌ من الطَّير من فصيلة الشَّحروريَّات يُصاد للحمه اللذيذ.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (اِ) مخفف آسمان. (از برهان)
(فرهنگ رشیدی) (آنندراج). || نام روز
بیست و هفتم بود از هر ماه شمسی. (برهان)
(غیاث) (جهانگیری) (آنندراج). || مرغ
سلوی و آنرا کرک نیز گویند. (از آنندراج) ...
(فرهنگ رشیدی) (آنندراج). || نام روز
بیست و هفتم بود از هر ماه شمسی. (برهان)
(غیاث) (جهانگیری) (آنندراج). || مرغ
سلوی و آنرا کرک نیز گویند. (از آنندراج) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ مْ ما ] (ع ص) روغن گاو فروش.
(ملخص اللغات). آنکه روغن گاو فروشد.
(مهذب الاسماء). روغن فروش. || (اِ)
رنگهاست که بدان آرایند. (منتهی الارب)
(آنندراج). یک نوع رنگی که بدان آرایش
کنند.
(ملخص اللغات). آنکه روغن گاو فروشد.
(مهذب الاسماء). روغن فروش. || (اِ)
رنگهاست که بدان آرایند. (منتهی الارب)
(آنندراج). یک نوع رنگی که بدان آرایش
کنند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (ع ص، اِ) جِ سمین، که فربه
باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ترجمان
القرآن ترتیب عادل بن علی).
باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ترجمان
القرآن ترتیب عادل بن علی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (اِخ) نام شهری و مدینه ای باشد.
(برهان): و چون از نهب و قتل فارغ شدند
بناحیت کنکرت و حدود سمان رفت.
(جهانگشای جوینی).
(برهان): و چون از نهب و قتل فارغ شدند
بناحیت کنکرت و حدود سمان رفت.
(جهانگشای جوینی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ مْ ما ] (اِخ) (۱۱۱۸ -۱۱۷۲
هـ . ق.). سعیدبن محمدبن احمد سمان از مردم
دمشق است. او راست: «الروض النافح
فیحاورد علی الفتح من المدائح» که به اتمام
آن توفیق نیافت. دیوان شعری موسوم ...
هـ . ق.). سعیدبن محمدبن احمد سمان از مردم
دمشق است. او راست: «الروض النافح
فیحاورد علی الفتح من المدائح» که به اتمام
آن توفیق نیافت. دیوان شعری موسوم ...
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
سَمّانٌ
[samː'aːn]
n m
بائِعُ السَّمْنِ beurrier m, crémier m
◊
إِشْتَرَينا سَمْنًا من السَّمّانِ — Nous avons acheté du beurre chez le crémier.
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
سَمّان: بائِعُ السّمْن، بَقّال
butter merchant, butter dealer; grocer