serdesti - سردستی
The entry is a dictionary list for the word serdesti - سردستی
سردستی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ دَ ] (اِ مرکب) چوبدستی
قلندران. (آنندراج). چوبی که قلندران در
دست دارند. (غیاث):
ای صاف شراب فتنه را خاک تو درد
سردستی ما قلندران خواهی خورد.
میر الهی همدانی (از آنندراج).
|| (ص نسبی، اِ ...
قلندران. (آنندراج). چوبی که قلندران در
دست دارند. (غیاث):
ای صاف شراب فتنه را خاک تو درد
سردستی ما قلندران خواهی خورد.
میر الهی همدانی (از آنندراج).
|| (ص نسبی، اِ ...