sabiri - سابری
The entry is a dictionary list for the word sabiri - سابری
سابری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ری ی ] (ع ص نسبی، اِ) بیاء
نسبت نوعی از جامه های تُنک و گرانمایه.
(آنندراج). نوعی از جامه های تنک. (منتهی
الارب). جامه ای است ابریشمی و تنک و
باریک و گرانمایه. (شمس اللغات). جامه ای
نازک و نیکو ...
نسبت نوعی از جامه های تُنک و گرانمایه.
(آنندراج). نوعی از جامه های تنک. (منتهی
الارب). جامه ای است ابریشمی و تنک و
باریک و گرانمایه. (شمس اللغات). جامه ای
نازک و نیکو ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ری ی ] (ص نسبی) منسوب
است به نوعی از البسه که آن را سابریه نامند.
(سمعانی).
است به نوعی از البسه که آن را سابریه نامند.
(سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ری ی ] (اِخ) اسماعیل بن سمیع
حنفی کوفی فروشندهٔ سابری مکنی به
ابومحمد از مردم کوفه و از محدثان است.
(سمعانی).
حنفی کوفی فروشندهٔ سابری مکنی به
ابومحمد از مردم کوفه و از محدثان است.
(سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (اِخ) خررج (؟) بن عثمان
سعدی فروشندهٔ سابری مکنی به ابوالخطاب
از محدثان است. (سمعانی).
سعدی فروشندهٔ سابری مکنی به ابوالخطاب
از محدثان است. (سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (اِخ) محمدبن عبدالعزیز
عدوی قرشی صاحب السابری. معروف به
صاعقه، از مردم بغداد از محدثان است.
(سمعانی).
عدوی قرشی صاحب السابری. معروف به
صاعقه، از مردم بغداد از محدثان است.
(سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (اِخ) محمدبن مغیرةبن نصر
مکنی به ابوعلی. از محدثان است. (سمعانی).
مکنی به ابوعلی. از محدثان است. (سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ رْ ری ] (اِخ) مسدوس بن حبیب
قیسی بیاع السابری بصری از محدثان است.
(از سمعانی).
قیسی بیاع السابری بصری از محدثان است.
(از سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) از امرای محلی هند در اواخر
قرن پنجم بود که در جنگ با قوام الملک
نظام الدین هبةاللََّه ابونصر فارسی پیشکار و
کدخدا و سپهسالار غزنویان در هند شکست
خورد و به هنگام فرار در رودخانهٔ زاوه غرق
گردید. مسعودسعد ...
قرن پنجم بود که در جنگ با قوام الملک
نظام الدین هبةاللََّه ابونصر فارسی پیشکار و
کدخدا و سپهسالار غزنویان در هند شکست
خورد و به هنگام فرار در رودخانهٔ زاوه غرق
گردید. مسعودسعد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(بِ) (ص . اِ.) 1 - نوعی جامة ابریشمی لطیف و گرانمایه . 2 - هر چیز نازک .
sabiri - سابری other entries
Next Words