zili - زیلی
The entry is a dictionary list for the word zili - زیلی
زیلی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص نسبی، از اتباع) (زخم و ...)
مترادف و تابع زخم و زیلی به معنی زخمدار و
زخمناک و دارای زخمهای بسیار است. (از
فرهنگ عامیانهٔ جمال زاده).
مترادف و تابع زخم و زیلی به معنی زخمدار و
زخمناک و دارای زخمهای بسیار است. (از
فرهنگ عامیانهٔ جمال زاده).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) احمدبن محمد ابی البرکات
الزیلی السیواسی، مکنی به ابوالثناء. وی در
سال ۹۷۴ هـ . ق. مشهور گشت. او راست:
زبدةالاسرار. (از معجم المطبوعات).
الزیلی السیواسی، مکنی به ابوالثناء. وی در
سال ۹۷۴ هـ . ق. مشهور گشت. او راست:
زبدةالاسرار. (از معجم المطبوعات).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) محرم بن عارف بن حسن، مکنی
به ابواللیث. از علماء قرن دهم هجری. او
راست: هدیة الصعلوک فی شرح تحفةالملوک
در فقه حنفی که در رمضان سال ۹۷۹ هـ . ق.
تألیف آن را به پایان رسانید. (از معجم
المطبوعات ...
به ابواللیث. از علماء قرن دهم هجری. او
راست: هدیة الصعلوک فی شرح تحفةالملوک
در فقه حنفی که در رمضان سال ۹۷۹ هـ . ق.
تألیف آن را به پایان رسانید. (از معجم
المطبوعات ...
Next Words