zuhumet - زهومت
The entry is a dictionary list for the word zuhumet - زهومت
زهومت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زُ مَ ] (ع اِ) بوی بد چون بوی
گوشت درندگان یا ماهی های دریایی مانده.
بوی ریم. بوی چربش. (یادداشت بخط
مرحوم دهخدا). از زهومة عربی. (فرهنگ
فارسی معین):
من اینجا دیر ماندم خوار گشتم
عزیز از ماندن ...
گوشت درندگان یا ماهی های دریایی مانده.
بوی ریم. بوی چربش. (یادداشت بخط
مرحوم دهخدا). از زهومة عربی. (فرهنگ
فارسی معین):
من اینجا دیر ماندم خوار گشتم
عزیز از ماندن ...