zemazim - زمازم
The entry is a dictionary list for the word zemazim - زمازم
زمازم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ زِ ] (ع اِ) جِ زمزمة. (یادداشت
بخط مرحوم دهخدا) (اقرب الموارد). رجوع
به زمزمة شود.
بخط مرحوم دهخدا) (اقرب الموارد). رجوع
به زمزمة شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زُ زِ ] (ع ص) ماء زمازم؛ آب بسیار.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
(اقرب الموارد). || ماء زُمزِم و زَمزام. و
زمازم؛ ای بین الملح و العذب. (ذیل اقرب
الموارد).
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
(اقرب الموارد). || ماء زُمزِم و زَمزام. و
زمازم؛ ای بین الملح و العذب. (ذیل اقرب
الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زُ زِ ] (اِخ) چاهی است نزدیک خانهٔ
کعبه، شرفها اللََّه تعالی. (منتهی الارب) (از
آنندراج). بمعنی زمزم. (آنندراج). نام چاهی
است در نزدیکی خانهٔ کعبه که زمزم نیز گویند.
(ناظم الاطباء). رجوع به زمزم شود.
کعبه، شرفها اللََّه تعالی. (منتهی الارب) (از
آنندراج). بمعنی زمزم. (آنندراج). نام چاهی
است در نزدیکی خانهٔ کعبه که زمزم نیز گویند.
(ناظم الاطباء). رجوع به زمزم شود.