zıkki - زقی
The entry is a dictionary list for the word zıkki - زقی
زقی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَقْ یْ ] (ع مص) بانگ کردن کوف.
(تاج المصادر بیهقی). || بانگ کردن.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از
اقرب الموارد).
(تاج المصادر بیهقی). || بانگ کردن.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از
اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زِقْ قی ی ] (ع ص نسبی) منسوب به
زِقّ. منسوب به خیک.
- استسقای زقی؛ بیماری باشد که شکم
بیاماسد و ناف بیرون جهد و چون بیمار
حرکت کند آواز غلغل آب شنیده شود. و این ...
زِقّ. منسوب به خیک.
- استسقای زقی؛ بیماری باشد که شکم
بیاماسد و ناف بیرون جهد و چون بیمار
حرکت کند آواز غلغل آب شنیده شود. و این ...