zavul - زاول
The entry is a dictionary list for the word zavul - زاول
زاول Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
زاولَ يزاول، مُزاوَلةً، فهو مزاوِل، والمفعول مزاوَل
• زاول العملَ الحُرَّ: مارَسه وباشَره "زاوَل دراسته في المدينة- يُزاول التِّجارةَ".
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وُ ] (اِخ) یکی از جملهٔ هفت زبان
فارسی باشد که آن را زاولی میگفته اند و
اکنون متروک است. (برهان قاطع) (ناظم
الاطباء). رجوع به زاولی شود.
فارسی باشد که آن را زاولی میگفته اند و
اکنون متروک است. (برهان قاطع) (ناظم
الاطباء). رجوع به زاولی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وُ ] (اِ) نام شعبه ای از موسیقی. (ناظم
الاطباء). گوشه ای از چهل و هشت گوشهٔ
موسیقی. (فرهنگ رشیدی). رجوع به آهنگ
و زابل شود.
الاطباء). گوشه ای از چهل و هشت گوشهٔ
موسیقی. (فرهنگ رشیدی). رجوع به آهنگ
و زابل شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وُ ] (اِخ) نام قومی و طائفه ای بود.
(برهان قاطع). طائفهٔ زابل. (ناظم الاطباء). و
رجوع به زابل شود.
(برهان قاطع). طائفهٔ زابل. (ناظم الاطباء). و
رجوع به زابل شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وُ ] (اِخ) همان زابل است. (شرفنامهٔ
منیری). همان زابل است که سیستان باشد.
(برهان قاطع). مبدل زابل است. (فرهنگ
نظام). و بعضی گفته اند زابل مغیر زاول است یا
معرب آن علی الاختلاف. (فرهنگ
رشیدی):
نوذر و کاووس اگر نماند ...
منیری). همان زابل است که سیستان باشد.
(برهان قاطع). مبدل زابل است. (فرهنگ
نظام). و بعضی گفته اند زابل مغیر زاول است یا
معرب آن علی الاختلاف. (فرهنگ
رشیدی):
نوذر و کاووس اگر نماند ...
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
زاوَلَ
['zaːwala]
v
مارَسَ pratiquer, exercer
◊
زاوَلَ نَشاطَهُ السِّياسِيِّ — Il a pratiqué des activités politiques.
♦ زاوَلَ مِهْنَةً Il a exercé un métier.
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
زَاوَلَ
п. III
совершать, выполнять; исполнять (работу) ; практиковать (что-л. ) , заниматься (чем-л)
* * *
ааа
заниматься каким-л. делом.