rahver - راهور
The entry is a dictionary list for the word rahver - راهور
راهور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ ] (ص مرکب، اِ مرکب) مخفف
راهوار. (شرفنامهٔ منیری). اسب تیزرو و فراخ
گام :
بود در معرض فضلم پیاده میل در میدان
کسی کو زیر ران خود ز دعوی راهور دارد.
(از مؤلف شرفنامهٔ منیری).
راهوار. (شرفنامهٔ منیری). اسب تیزرو و فراخ
گام :
بود در معرض فضلم پیاده میل در میدان
کسی کو زیر ران خود ز دعوی راهور دارد.
(از مؤلف شرفنامهٔ منیری).