ramişi - رامشی
The entry is a dictionary list for the word ramişi - رامشی
رامشی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (ص نسبی) مطرب. (آنندراج)
(غیاث اللغات) (فرهنگ رشیدی). بمعنی
رامشگر است که سازنده و خواننده باشد.
(برهان). مطربه. (یادداشت مؤلف). سازنده و
رامشگر. (ناظم الاطباء). مطربی که سرود در
پردهٔ راه در سراید. (منتخب اللغات):
بر آواز این رامشی ...
(غیاث اللغات) (فرهنگ رشیدی). بمعنی
رامشگر است که سازنده و خواننده باشد.
(برهان). مطربه. (یادداشت مؤلف). سازنده و
رامشگر. (ناظم الاطباء). مطربی که سرود در
پردهٔ راه در سراید. (منتخب اللغات):
بر آواز این رامشی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (ص نسبی) منسوب است به
رامش که از قراء بخاراست. (از معجم البلدان)
(از انساب سمعانی). || منسوب است به
رامش که نام نیای کسانی است. (از اللباب فی
تهذیب الانساب) (از انساب ...
رامش که از قراء بخاراست. (از معجم البلدان)
(از انساب سمعانی). || منسوب است به
رامش که نام نیای کسانی است. (از اللباب فی
تهذیب الانساب) (از انساب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (اِخ) ابن بنت ابونصر منصوربن
رامش، والی نیشابور و مردی دانش پژوه و
ادیب بود. اخبار بسیار از اصحاب ابوالعباس
اصم شنید و با ابوالعلاء معری مصاحبت کرد.
ابوحفص عمربن علی بن سهل سلطان و
ابوحفص عمربن احمدبن منصور ...
رامش، والی نیشابور و مردی دانش پژوه و
ادیب بود. اخبار بسیار از اصحاب ابوالعباس
اصم شنید و با ابوالعلاء معری مصاحبت کرد.
ابوحفص عمربن علی بن سهل سلطان و
ابوحفص عمربن احمدبن منصور ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (اِخ) ابواسحاق ابراهیم رامشی،
محدث بود. وی از ابوعمر و محمدبن
محمدبن صابر بخاری و دیگران روایت کرد و
ابومحمد نخشبی از او روایت دارد. (از انساب
سمعانی) (از معجم البلدان).
محدث بود. وی از ابوعمر و محمدبن
محمدبن صابر بخاری و دیگران روایت کرد و
ابومحمد نخشبی از او روایت دارد. (از انساب
سمعانی) (از معجم البلدان).