raciz - راجز
The entry is a dictionary list for the word raciz - راجز
راجز Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
I
معجم اللغة العربية المعاصرة
راجزَ يُراجز، مُراجَزةً، فهو مُراجِز، والمفعول مُراجَز
• راجز صديقَه: باراه في الرَّجَز.
II
معجم اللغة العربية المعاصرة
راجِز [مفرد]: ج راجِزون ورُجَّاز: اسم فاعل من رجَزَ.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جِ ] (ع ص) ارجوزه خوان.
(آنندراج) (منتهی الارب). شاعری که در بحر
رجز شعر گوید. (منتهی الارب).
(آنندراج) (منتهی الارب). شاعری که در بحر
رجز شعر گوید. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جِ ] (اِخ) اسم یک کارخانه فرنگی
است که بهترین چاقو و کارد و قیچی را
میسازد. (فرهنگ نظام). || چاقوی راجز؛
یا چاقویی که در کارخانهٔ مذکور ساخته شده
باشد.
است که بهترین چاقو و کارد و قیچی را
میسازد. (فرهنگ نظام). || چاقوی راجز؛
یا چاقویی که در کارخانهٔ مذکور ساخته شده
باشد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جِ ] (اِخ) از شاعران مشهور عرب
بود که در روزگار ولیدبن عبدالملک (۸۶ -
۹۶ هـ . ق.) می زیست یاقوت دربارهٔ وی آرد:
دکین بن رجاء الفقیمی راجز مشهور بر ولیدبن
عبدالملک وارد شد، در ...
بود که در روزگار ولیدبن عبدالملک (۸۶ -
۹۶ هـ . ق.) می زیست یاقوت دربارهٔ وی آرد:
دکین بن رجاء الفقیمی راجز مشهور بر ولیدبن
عبدالملک وارد شد، در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جِ ] (اِخ) فضل بن قدامهٔ عجلی یکی
از فحول شعرای عهد اموی است کنیت او
ابوالنجم بود. گویند شبی هشام وی را برای
نقل قصص و حکایات گوناگون احضار کرد او
نیز داستانی از دختران خود بیان کرد و ...
از فحول شعرای عهد اموی است کنیت او
ابوالنجم بود. گویند شبی هشام وی را برای
نقل قصص و حکایات گوناگون احضار کرد او
نیز داستانی از دختران خود بیان کرد و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(جِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - آنکه شعری از بحر رجز بخواند. 2 - کسی که رجز خواند،
ارجوزه خوان .
ارجوزه خوان .