devacin - دواجن
The entry is a dictionary list for the word devacin - دواجن
دواجن Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ جِ ] (ع اِ) جِ داجن. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). جِ
داجن. جانورانی که آدمی آنها را نگاهداری
می کند. (یادداشت مؤلف). گوسپند انس گرفته.
(آنندراج). || جِ داجنة. (اقرب الموارد).
رجوع ...
الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). جِ
داجن. جانورانی که آدمی آنها را نگاهداری
می کند. (یادداشت مؤلف). گوسپند انس گرفته.
(آنندراج). || جِ داجنة. (اقرب الموارد).
رجوع ...