huyum - خیوم
The entry is a dictionary list for the word huyum - خیوم
خیوم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ ] (ع مص) ترسیدن. خیم. خیمان.
خیمومة. خیام. || مکر و حیله نمودن پس
رجوع کردن بر آن. خیم. خیمان. خیمومة.
خیام. || برداشتن پای. (منتهی الارب) (از
تاج العروس) (از لسان العرب). ...
خیمومة. خیام. || مکر و حیله نمودن پس
رجوع کردن بر آن. خیم. خیمان. خیمومة.
خیام. || برداشتن پای. (منتهی الارب) (از
تاج العروس) (از لسان العرب). ...