hise - خیسه
The entry is a dictionary list for the word hise - خیسه
خیسه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ سَ / سِ ] (اِ) بیل. کمچه. چمچه.
خاک انداز. بیلچه. مقحاة. مسحاة. مجرفه.
(یادداشت مؤلف): چون مهد بساری رسید
شاه ایوان و سرای بهشت آئین فرموده بود کرد
و بهر جانب مرزها از رکنی و آملی و شاهی و
حسامی ...
خاک انداز. بیلچه. مقحاة. مسحاة. مجرفه.
(یادداشت مؤلف): چون مهد بساری رسید
شاه ایوان و سرای بهشت آئین فرموده بود کرد
و بهر جانب مرزها از رکنی و آملی و شاهی و
حسامی ...