hulkan - خلقان
The entry is a dictionary list for the word hulkan - خلقان
خلقان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ ] (ع ص، اِ) جِ خَلَق، کهنه و
فرسوده. در نظم و نثر فارسی بصورت مفرد
بکار رفته است :
کهن کند بزمانی همان کجا نو بود
و نو کند بزمانی همان که خلقان بود.
رودکی.
خلقانش کرد جامهٔ زنگاری
این ...
فرسوده. در نظم و نثر فارسی بصورت مفرد
بکار رفته است :
کهن کند بزمانی همان کجا نو بود
و نو کند بزمانی همان که خلقان بود.
رودکی.
خلقانش کرد جامهٔ زنگاری
این ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ] (اِ) جِ خَلق :
تا حشر کرد دهر بملکت ضمان از آنک
جودت همی بروزی خلقان ضمان کند.
مسعودسعد.
کوتوال را گفت تا پیاده تمام گمارد از پس
خلقانی تا کوشک. (تاریخ بیهقی).
تا حشر کرد دهر بملکت ضمان از آنک
جودت همی بروزی خلقان ضمان کند.
مسعودسعد.
کوتوال را گفت تا پیاده تمام گمارد از پس
خلقانی تا کوشک. (تاریخ بیهقی).