harazi - خرزی
The entry is a dictionary list for the word harazi - خرزی
خرزی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ] (ص نسبی، اِ) خرده فروش. (برهان قاطع). خراز. (از ناظم الاطباء). پلچی فروش. (یادداشت بخط مؤلف): خزمک. مهره ای بوده که کودکان را ازبهر چشم بد بندند و خرزیان
فروشند. (حاشیهٔ فرهنگ اسدی نخجوانی).
فروشند. (حاشیهٔ فرهنگ اسدی نخجوانی).