hıredver - خردور
The entry is a dictionary list for the word hıredver - خردور
خردور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خِ رَدْ وَ ] (ص مرکب) عاقل. هوشیار. آگاه. (ناظم الاطباء):
از مرد خرد بپرس ازیرا
جز تو بجهان خردورانند.ناصرخسرو.
بگوش خردور دبیر کهن
همی کرد پالوده سیم سخن.سعدی.
از مرد خرد بپرس ازیرا
جز تو بجهان خردورانند.ناصرخسرو.
بگوش خردور دبیر کهن
همی کرد پالوده سیم سخن.سعدی.
Next Words