hadre - خدره
The entry is a dictionary list for the word hadre - خدره
خدره Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ رَ ] (ع اِ) تاریکی سخت. (ناظم
الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از
متن اللغة) (از تاج العروس) (از للسان العرب).
الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از
متن اللغة) (از تاج العروس) (از للسان العرب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ رَ ] (اِخ) نام ماده خری. (از منتهی
الارب) (از ناظم الاطباء).
الارب) (از ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ رَ ] (اِخ) نام گروهی از انصار
است. (از منتهی الارب) (از انساب سمعانی).
ابوسعید خدری از این گروه است.
است. (از منتهی الارب) (از انساب سمعانی).
ابوسعید خدری از این گروه است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ دِ رَ ] (ع ص، اِ) خرمای نارسیده
که از درخت افتد. (از ناظم الاطباء) (از منتهی
الارب) (از لسان العرب). || مؤنث خَدِر. (از
اقرب الموارد). رجوع به خدر شود. || ...
که از درخت افتد. (از ناظم الاطباء) (از منتهی
الارب) (از لسان العرب). || مؤنث خَدِر. (از
اقرب الموارد). رجوع به خدر شود. || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ / خَ رَ ] (اِ) خرده و ریزهٔ هر چیز.
(از برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری)
(آنندراج). صاحب آنندراج و انجمن آرای
ناصری آنرا مقلوب «خرده» آورده اند و
صحیح می نماید. (حاشیهٔ برهان چ معین):
نه در آن معده ...
(از برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری)
(آنندراج). صاحب آنندراج و انجمن آرای
ناصری آنرا مقلوب «خرده» آورده اند و
صحیح می نماید. (حاشیهٔ برهان چ معین):
نه در آن معده ...