hayd - حید
The entry is a dictionary list for the word hayd - حید
حید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ ] (ع اِ) تندی کرانهٔ هر چیزی.
|| تندی که از کوه بیرون آمده باشد و مانند
بازو شده. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
(آنندراج). بلندی که از کوه بیرون خاسته بود.
(مهذب الاسماء). ج، احیاد، حیود. ...
|| تندی که از کوه بیرون آمده باشد و مانند
بازو شده. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
(آنندراج). بلندی که از کوه بیرون خاسته بود.
(مهذب الاسماء). ج، احیاد، حیود. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ یَ ] (ع اِ) طعام. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (مص)
درآمدن بزغاله در جایی که برآمدن از آنجا
دشوار باشد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (مص)
درآمدن بزغاله در جایی که برآمدن از آنجا
دشوار باشد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ یْ یِ ] (ع ص) حمار حید؛ خر که بر
جهد از سایهٔ خود بشادی. (اقرب الموارد)
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به
حَیَدی ََ شود.
جهد از سایهٔ خود بشادی. (اقرب الموارد)
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به
حَیَدی ََ شود.
hayd - حید other entries
Next Words