haşid - حاشد
The entry is a dictionary list for the word haşid - حاشد
حاشد Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
tıkışık
Arapça - Türkçe sözlük
حاشِد
tıkışık
Anlamı: aşırı kalabalık
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
حاشِد [مفرد]: ج حاشدُون وحُشْد وحُشّاد وحُشَّد، مؤ حاشِدَة، ج مؤ حاشدات وحواشدُ: اسم فاعل من حشَدَ1 وحشَدَ2.
• اجتماع حاشِد:
1- اجتماع يضم كثيرًا من النَّاس "مظاهرة حاشدة".
2- (فز) اثنتان أو أكثر من الخلايا المتّصلة التي تنتج تيارًا مباشرًا بتحويل الطاقة الكيميائيّة إلى طاقة كهربائيّة.
• حاشدة المِرْكَم: مجموعة بطاريّات مربوطة بعضها ببعض ليقوى التيّار الكهربائيّ المتولد منها.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (ع ص) نعت فاعلی از حشد.
آنکه بچالاکی ناقه را دوشد. || (ص) خوشهٔ
بسیاربار خرما. ج، حاشدون. حاشدین.
حُشّد.
آنکه بچالاکی ناقه را دوشد. || (ص) خوشهٔ
بسیاربار خرما. ج، حاشدون. حاشدین.
حُشّد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ) ابن اسماعیل بن عیسی
بخاری معروف به غزال. حافظ و محدث و از
اقران بخاری صاحب صحیح است. حاشد
ساکن شهر شاش بود. غنجار در تاریخ بخارا
از طریق عباس بن سورة آورده است که گفت
ابوجعفر المسدی ...
بخاری معروف به غزال. حافظ و محدث و از
اقران بخاری صاحب صحیح است. حاشد
ساکن شهر شاش بود. غنجار در تاریخ بخارا
از طریق عباس بن سورة آورده است که گفت
ابوجعفر المسدی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ) ابن جشم بن خیوان بن
نوف الهمدانی. از قحطان، جدی است جاهلی،
و بنی حجور از فرزندان او باشند. (اعلام
زرکلی، از نهایة الارب).
نوف الهمدانی. از قحطان، جدی است جاهلی،
و بنی حجور از فرزندان او باشند. (اعلام
زرکلی، از نهایة الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ) ابن عبداللََّه بن ایتمربن
عبداللََّه البخاری، از محدثین بخاراست و در
طبقهٔ صاحب صحیح بشمار آید. قال ابواحمد
الحاکم فیه نظر -انتهی. و عسقلانی گوید در
تاریخ بخارا از او ذکری نشده است. رجوع به ...
عبداللََّه البخاری، از محدثین بخاراست و در
طبقهٔ صاحب صحیح بشمار آید. قال ابواحمد
الحاکم فیه نظر -انتهی. و عسقلانی گوید در
تاریخ بخارا از او ذکری نشده است. رجوع به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ) ابن عبداللََّه بن ایتمربن
عبداللََّه بن مرةبن احنف بن قیس سغدی
اغدونی. مکنی به ابی عبدالرحمن، وی از مردم
اغدون از قرای بخارا و از روات مشهور است.
وفات وی بسال ۲۵۰ هـ . ق. است. ...
عبداللََّه بن مرةبن احنف بن قیس سغدی
اغدونی. مکنی به ابی عبدالرحمن، وی از مردم
اغدون از قرای بخارا و از روات مشهور است.
وفات وی بسال ۲۵۰ هـ . ق. است. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ) ابن عبداللََّه صوفی عابد
بخاری، مکنی به ابی عبداللََّه معروف بحاشد کم
پناه (؟)، از عرفای بزرگ و ائمهٔ بخارا. وی در
محله ای در میدان سکونت داشت و بسال
۲۴۶ هـ . ق. در گذشت و ...
بخاری، مکنی به ابی عبداللََّه معروف بحاشد کم
پناه (؟)، از عرفای بزرگ و ائمهٔ بخارا. وی در
محله ای در میدان سکونت داشت و بسال
۲۴۶ هـ . ق. در گذشت و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ) ابن مهاجر کوفی عامری.
شیخ طوسی وی را بدین عنوان از اصحاب
امام صادق(ع) شمرده و ظاهراً شیعی باشد.
(تنقیح المقال ج ۱ ص ۲۴۹).
شیخ طوسی وی را بدین عنوان از اصحاب
امام صادق(ع) شمرده و ظاهراً شیعی باشد.
(تنقیح المقال ج ۱ ص ۲۴۹).
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
حاشِدٌ
['ħaːʃid]
adj
كَثيرُ العَدَدِ m entassé; grouillant
◊
ٌمُظاهَرَةٌ حاشِدَةٌ — une manifestation grouillante
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
حَاشِدٌ
скопившийся, собравшийся; многочисленный, многолюдный, полный (чего ب) ; حاشد جمهور многолюдная толпа