hıban - خبان
The entry is a dictionary list for the word hıban - خبان
خبان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خِ ] (ع مص) درنوشتن جامه و
دوختن آن تا کوتاه شود. (از منتهی الارب) (از
اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از
معجم الوسیط) (از تاج العروس) (از البستان)
(از لسان العرب). تو گذاشتن پارچه.
لاگذاشتن پارچه برای کوتاه کردن آن.
دوختن آن تا کوتاه شود. (از منتهی الارب) (از
اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از
معجم الوسیط) (از تاج العروس) (از البستان)
(از لسان العرب). تو گذاشتن پارچه.
لاگذاشتن پارچه برای کوتاه کردن آن.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خِ ] (اِخ) نام کوهی است بین معدن
نقره و فدک بعربستان. (از متن اللغة).
نقره و فدک بعربستان. (از متن اللغة).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ ] (اِخ) نام وادیئی است به یمن در
عربستان. (از منتهی الارب) (از متن اللغة) (از
یاقوت در معجم البلدان).
عربستان. (از منتهی الارب) (از متن اللغة) (از
یاقوت در معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ بْ با ] (اِخ) نام قریتی است به یمن
در وادی خبان. گویند این قریه در حران است
و آنرا «قریة الاسود الکذّاب» و «کهف» نامند.
(از معجم البلدان یاقوت).
در وادی خبان. گویند این قریه در حران است
و آنرا «قریة الاسود الکذّاب» و «کهف» نامند.
(از معجم البلدان یاقوت).