Hâmûş - خاموش
The entry is a dictionary list for the word Hâmûş - خاموش
خاموش Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص) (اِ) ساکت. صامت.
(آنندراج). بی صدا. بی سخن. بی کلام.
بی حرف. بی گفتگو. ضامِر. ضَموز. کاظِم.
مُغرَنبِق. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب
الموارد) (تاج العروس):
بفرمود تا پس سیاوش را
چنان شاه بیدار و خاموش را.فردوسی.
همیگوید آن پادشا هر چه ...
(آنندراج). بی صدا. بی سخن. بی کلام.
بی حرف. بی گفتگو. ضامِر. ضَموز. کاظِم.
مُغرَنبِق. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب
الموارد) (تاج العروس):
بفرمود تا پس سیاوش را
چنان شاه بیدار و خاموش را.فردوسی.
همیگوید آن پادشا هر چه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) ابن مظفرالدین ازبک . وی
پس از پدرش مظفرالدین ازبک که در قلعهٔ
النجق بقولنج درگذشت با کمک قراجه، غلام
پدرش، مدتی کرّ و فرّ کرد ولی کار بجائی
نرسید. (از تاریخ گزیده ص ۴۷۸). بنابرنقل
تاریخ مغول نام ...
پس از پدرش مظفرالدین ازبک که در قلعهٔ
النجق بقولنج درگذشت با کمک قراجه، غلام
پدرش، مدتی کرّ و فرّ کرد ولی کار بجائی
نرسید. (از تاریخ گزیده ص ۴۷۸). بنابرنقل
تاریخ مغول نام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) ابوحاتم احمدبن الحسن بن
محمد البزار الرازی معروف بخاموش از
ابوالفرج احمدبن محمدبن احمدبن موسی
الصامت حدیث کرد. (از انساب سمعانی
ص ۳۴۸).
محمد البزار الرازی معروف بخاموش از
ابوالفرج احمدبن محمدبن احمدبن موسی
الصامت حدیث کرد. (از انساب سمعانی
ص ۳۴۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) صالح. یکی از شعرای
پارسی زبان و دارای مجموعه ای بشعر
فارسی است که حاوی چهارده قصیده است.
این قصاید در مدح چهارده معصوم در ۶۶
صفحهٔ بزرگ تنظیم شده ولی اشعاری سست
و سخیف است. (از الذریعه الی تصانیف الشیعه ...
پارسی زبان و دارای مجموعه ای بشعر
فارسی است که حاوی چهارده قصیده است.
این قصاید در مدح چهارده معصوم در ۶۶
صفحهٔ بزرگ تنظیم شده ولی اشعاری سست
و سخیف است. (از الذریعه الی تصانیف الشیعه ...
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir
uçuğ(izah: sönük..- uçuğ gözlər.
uçuğ ışıq. – uçuğ çalçarığ: uçuğ bürkan: sönük vulkan, atəşfişan.)
uçuğ ışıq. – uçuğ çalçarığ: uçuğ bürkan: sönük vulkan, atəşfişan.)
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
ciągle; cichy; jednak; jeszcze; nadal; niemy; nieruchomy; od; poza; przecież; spokojny; wciąż; wolny; z