ceresdar - جرسدار
The entry is a dictionary list for the word ceresdar - جرسدار
جرسدار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ رَ ] (نف مرکب) قاصد.
شاطر. (ناظم الاطباء). کنایه از قاصد و شاطر.
(آنندراج) (بهارعجم):
چون جرس دار نجیبان ره یثرب سپرند
ساربان را همه الحان جرس آسا شنوند.
خاقانی.
چون نوبت زن شاه زد کوس جنگ
جرس دار زنگی بجنباند ...
شاطر. (ناظم الاطباء). کنایه از قاصد و شاطر.
(آنندراج) (بهارعجم):
چون جرس دار نجیبان ره یثرب سپرند
ساربان را همه الحان جرس آسا شنوند.
خاقانی.
چون نوبت زن شاه زد کوس جنگ
جرس دار زنگی بجنباند ...