ceden - جدن
The entry is a dictionary list for the word ceden - جدن
جدن Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
جدن: جَدَنٌ: موضع. وذو جَدَنٍ: قَيْلٌ من أَقيال حِمْير، وقيل: من مَقاوِلة اليَمَن، وفي التهذيب: اسم ملك من ملوك حِمْيَر؛ قال الأَصمعي: وأَنشد أَبو عمرو بن العلاء الكلابي: لو أَنَّني كنتُ من عادٍ ومن إِرَمٍ غَذِيَّ بَهْم ولُقْماناً وذا جَدَنِ. ابن الأَعرابي: أَجْدَنَ الرجلُ إذا استغنى بعد فقر.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ دَ ] (ع اِمص) خوش آوازی.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج).
خوشی صدا. (شرح قاموس). حسن صوت.
(از اقرب الموارد).
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج).
خوشی صدا. (شرح قاموس). حسن صوت.
(از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ دَ ] (اِخ) بیابانی است در یمن یا
رودی است یا جایگاهی است. (شرح
قاموس). صحرائی است به یمن یا وادیی است
یا موضعی است. (منتهی الارب) (آنندراج).
صحرائی است هولناک به یمن. (از ناظم
الاطباء). گویند مفازه ای ...
رودی است یا جایگاهی است. (شرح
قاموس). صحرائی است به یمن یا وادیی است
یا موضعی است. (منتهی الارب) (آنندراج).
صحرائی است هولناک به یمن. (از ناظم
الاطباء). گویند مفازه ای ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ دَ ] (اِخ) ذو ... علی بن حارث.
مهتری است از مهتران آل حمیر و او اول کسی
است که سرود گفت در یمن و نامیده شده
است بذوجدن از برای نیکوئی صدای او. (از
شرح قاموس) (از منتهی ...
مهتری است از مهتران آل حمیر و او اول کسی
است که سرود گفت در یمن و نامیده شده
است بذوجدن از برای نیکوئی صدای او. (از
شرح قاموس) (از منتهی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ دَ ] (اِخ) ذوجدن. ابن یشرح بن
حارث بن صیفی بن سبا. جد بلقیس است. (از
شرح قاموس) (منتهی الارب). یکی از ملوک
حمیر که جد بلقیس باشد. (ناظم الاطباء).
حارث بن صیفی بن سبا. جد بلقیس است. (از
شرح قاموس) (منتهی الارب). یکی از ملوک
حمیر که جد بلقیس باشد. (ناظم الاطباء).