teft - تفت

The entry is a dictionary list for the word teft - تفت
تفت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ تَ ] (اِ، ق) گرم. (فرهنگ جهانگیری) (انجمن آرا) (آنندراج). گرم و گرمی و حرارت
باشد. (برهان) (از ناظم الاطباء). در اوستا
تفته
(گرم شده). (حاشیهٔ برهان چ معین). گرم
و سوخته. (غیاث اللغات). سوختن و سوزش.
(یادداشت بخط مرحوم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ تَ ] (اِخ) نام موضعی است از
مضافات یزد. (فرهنگ جهانگیری) (از غیاث
اللغات) (انجمن آرا) (از آنندراج) (برهان). از
کمال صفای هوا جامع گرمسیر و سردسیر
باشد. (برهان). در آنجا نمد نیکو مالند و تفتی
مشهور است. (انجمن آرا). مولد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ تَ ] (اِخ) قصبهٔ مرکز بخش تفت در
شهرستان یزد است. این قصبه در دامنه ای که
ارتفاع آن از سطح دریا در حدود ۱۲۰۰ گز
است قرار دارد. آب آنجا از قنات و شغل
مردم زراعت و گله داری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(تَ) 1 - (ص .) گرم . 2 - (اِ.) گرمی ، حرارت . 3 - حرارت ناشی از خشم . 4 - با
شتاب ، تند و تیز. 5 - خرام ، خرامان .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(تَ) (اِ.) سبد چوبین که در آن میوه جا دهند.

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.